بودجه 1401

گزارش تحلیلی نیکات از لایحه بودجه 1401

بودجه اقتصادی یک کشور، تعیین‌کننده وضعیت اقتصادی و میزان درآمدها و هزینه‌ها و همچنین رشد اقتصادی آن کشور در طول یکسال است. این امر در کشور ما در سال‌های گذشته بسیار مشهود بوده است بطوری که با افزایش مشکلات سیاسی و اعمال تحریم‌ها، ایجاد کسری بودجه امری اجتناب ناپذیر بوده و همین امر مشکلات فراوانی را برای کشور ایجاد کرده است. در این پست قصد داریم تا به زبان ساده بودجه و دلیل اهمیت آن در اقتصاد را برای شما شرح داده و به تحلیل دقیق بودجه 1401 که توسط تیم تحلیل بازار نیکات انجام شده بپردازیم.

بودجه چیست؟

همانطور که حتما میدانید، بودجه برنامه درآمد و هزینه دولت (به عنوان گرداننده کشور) در یکسال شمسی است که سال قبل از آن توسط دولت به مجلس (به عنوان قانون‌گذار کشور) تحت عنوان لایحه ارائه میشود تا با تصویب مجلس به قانون تبدیل شود.

در این ارائه، دولت برنامه دقیق خود برای هزینه‌کَردهای کشور را شرح داده و پیش‌بینی خود از درامدهای کشور را نیز اعلام میکند. هزینه‌هایی مانند بودجه صداوسیما، بودجه سازمان‌ها و شرکت‌های دولتی و بودجه‌های عمرانی مختلف و درآمدهایی نظیر درآمد از مالیات، گمرک، و یا فروش دارایی‌هایی از قبیل نفت و…

اما چرا بودجه تا این میزان از اهمیت برخوردار است؟

بودجه، تقریبا همه برنامه اقتصادی کشور در یکسال را شامل میشود. شامل نرخ بهره بانکی، نرخ دلار، وضعیت مالیات‌ها، میزان سازندگی‌ها و گردش‌پول، وضعیت بورس و… پس از این جهت، تعیین‌کننده همه ابعاد اقتصادی و رخدادهای پولی و مالی در یکسال شمسی است، حتی در اقتصاد کشور ما که با سیاست درهم تنیده است.

نگاه کلی به بودجه 1401

بودجه 67 صفحه‌ای سال 1401 که اولین بودجه ارائه‌شده توسط رئیس‌جمهور جدید است، بودجه انقباضی بوده که هدف اول آن کنترل تورم موجود در کشور بیان شده است که طبیعتاً درصورت تحقق باعث افزایش رکورد در اقتصاد کشور نیز خواهد شد.

به‌نظر میرسد در بودجه 1401، سعی بر این بوده که کسری‌بودجه‌ای اتفاق نیوفتد تا دولت دست به تحرکات اقتصادی ناسالم (مانند بازی با قیمت دلار، بورس، و یا استقراض از بانک مرکزی) نزند اما به هرحال، نکته اساسی آن است که بودجه را میتوان هنوز هم بودجه نفتی و سرمایه‌ای دانست تا بودجه سالم درآمدی. همچنین، بودجه‌ی نهادهای کم‌بازده دولتی که باعث فربه و پرهزینه و غیرچابک بودن دولت میشود بطور جدی کاهش نیافته است.

درآمد‌ها

درآمدهای دولت در بودجه 1401 را 3 بخش مهم تشکیل میدهد : درآمدهای جاری (مالیات و گمرک)، فروش دارایی سرمایه‌ای (نفت و گاز)، و واگذاری دارایی مالی (مثل فروش اوراق قرضه)

درآمدهای جاری در بودجه 1401

در بخش اول درآمدی بودجه یعنی درآمدهای جاری، دولت درآمد خود از مالیات را به نسبت بودجه 1400 حدوداً 60% افزایش داده است اما سهم مالیات از بودجه مانند بودجه 1400 حدوداً 38% از کل درآمد است. در بخش مالیات برای اولین‌بار از خریدوفروش خانه و خودرو مالیات اخذ میشود که این امر برای اولین‌بار در کشور اتفاق افتاده است.

تحلیل : همانطور که گفته شد، سهم کل درآمد دولت از مالیات کمتر از 40% است. این در حالی است که در کشورهای توسعه‌یافته، سهم مالیات از درآمد بودجه بیش از 80% میباشد. طبیعتاً هرچه درآمد دولت از مالیات بیشتر باشد، توسعه پایدار بیشتری اتفاق میوفتد اما در کشور ما به‌دلیل عدم شفافیت و فرارهای مالیاتی بزرگی که اتفاق میوفتد و درمقابل آن سختگیری‌های بیش از حد به کسب‌وکارهای کوچکتر، مالیات در کشور از دید مناسبی درمیان مردم برخوردار نیست که حل این معضل بزرگ (شفافیت و جلوگیری از فرارهای مالیاتی بزرگ) میتواند کمک بسیار شایانی که کشور کند.

فروش دارایی‌های سرمایه‌ای

نفت به‌‌عنوان مهمترین و بزرگترین دارایی سرمایه‌ای در کشور، همواره سهم زیادی در بودجه و درآمد کشور داشته است که این امر در بلندمدت مشکلات فراوانی را برای کشور به ارمغان آورده است. در بودجه 1401 نیز سهم فروش نفت از درآمد کل کشور حدوداً 30% است که البته به‌نسبت بودجه 1400 افزایش چندانی نداشته است. در بودجه 1401، دولت قیمت هر بشکه نفت را حدوداً 60 دلار و میزان فروش خود در روز را حدوداً 1.2 میلیون بشکه پیش‌بینی کرده است.

تحلیل : پیش‌بینی قیمت 60دلاری نفت در سال آینده توسط دولت پیش‌بینی تقریباً درستی است که درصورت عدم ایجاد بحران جهانی (مانند کرونا)، این عدد را میتوان کفِ قیمت نفت دانست (با توجه به آنکه در حال حاضر قیمت هر بشکه نفت بیش از 60 دلار است)

اما درمورد میزان فروش نفت در روز که همواره در همه دولت‌ها مورد مناقشه بوده و همه بار تحریم‌ها و مشکلات ناشی از آن نیز به همین امر برمیگردد، باید دانست که این عدد در سال 97 و پیش از خروج امریکا از برجام به عدد 2.5 میلیون بشکه در روز هم رسیده بود اما در اوج تحریم‌های وارده از سوی ترامپ، به کمتر از 700هزار بشکه در روز رسید. گرچه رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور ادعا کرده است که فروش نفت بدبینانه و با فرض عدم توافق برآورد شده اما به نظر میرسد با فرض ایجاد توافق چندجانبه ایران با کشورهای 5+1، عدد 1.2 میلیون بشکه در روز دور از ذهن نباشد اما اگر هیچ توافقی صورت نگیرد، شاید در این میزان فروش مانند قبل خلل ایجاد شود.

اما نکته مهم آنکه در کشورهای توسعه‌یافته، فروش دارایی‌های سرمایه‌ای کشور عموماً در بودجه دخالت داده نشده و حتی بخشی از آن که به عنوان درآمد تلقی میشود، بصورت خام‌فروشی رخ نداده و در اختیار صنایع برای پالایش قرار میگیرد که این امر در کشور ما در سالیان اخیر بصورت جدی و عملی رخ نداده است. علاوه بر آن، در کشور ما نیز مقرر است حداقل 40% از فروش نفت به حساب صندوق توسعه ملی اختصاص داده شود تا خرج مصارف توسعه‌ای شود که البته این عدد در بودجه 1401 به 20% کاهش یافته است.

واگذاری دارایی مالی

بخش سوم بودجه را واگذاری دارایی مالی (مانند فروش سهام شرکت‌های دولتی، فروش اوراق قرضه و…) تشکیل میدهد که قرار است حدوداً 30% از درآمد کل را شامل شود. البته میزان این درآمد به نوعی منوط به میزان درآمد محقق‌شده در بخش دوم است زیرا درصورت درآمد نفتی بیشتر، این عدد کمتر خواهد شد و درصورت بروز مشکل در فروش نفت، این عدد افزایش خواهد یافت.

تحلیل : فروش دارایی مالی گرچه درآمد پایداری محسوب نمیشود و توسعه‌ای ایجاد نخواهد کرد، اما میتواند به رونق بورس در کشور منجر شود. گرچه به نظر میرسد در سال 1401 و با توجه به بی‌اعتمادی‌های ایجاد شده در اواخر دولت قبل و در اوایل این دولت به بورس، تحقق درآمد از این بخش برای دولت چالش‌برانگیز شود.

هزینه‌ها

در بخش هزینه‌های بودجه، به نسبت بودجه 1400 افزایش چشمگیری اتفاق نیوفتاده و از همین جهت نیز میتوان بودجه را بودجه انقباضی دانست. مثلاً هزینه‌های جاری به نسبت بودجه 1400 تنها 5درصد افزایش پیدا کرده است و هزینه‌های عمرانی نیز به‌رغم افزایش حدوداً 40درصدی به نسبت بودجه 1400، تنها 100 همت (هزار میلیارد تومان) افزایش داشته است. در بخش هزینه‌ها تنها حقوق کارکنان شامل افزایش جدی بودجه است که این عدد به نسبت سال گذشته نزدیک به 40% افزایش داشته گرچه در این‌باره گفته شده است که حقوق‌ها بصورت پلکانی و بطور میانگین 10% افزایش می‌یابد.

تحلیل : گرچه بودجه‌ی نسبتاً انقباضی 1401 عملاً با کاهش هزینه‌ها (افزایش کمتر نسبت به تورم) همراه بوده است، اما چیزی از هزینه‌های اضافی که در طول سالیان گذشته بر دولت تحمیل شده که باعث غیرچابکی و کُندی بخش‌های دولتی شده و دولت را بیش از حد بزرگ کرده، کم نشده است که این امر در بلندمدت میتواند باعث حفظ مشکلات اقتصادی شود.

تحلیل کلی بودجه 1401

در بخش درآمدهای بودجه میتوان گفت نگاه دولت به درآمدها کمی منطقی‌تر از قبل است که میتواند باعث عدم کسری بودجه و به تبع آن عدم استقراض از بانک مرکزی شود (استقراض از بانک مرکزی در بودجه امسال منفی دیده شده است یعنی دولت باید استقراض‌های گذشته را نیز تا حدی تسویه کند).

اما در این بخش هنوز مشکلات اساسی و ریشه‌ای وجود دارد. درآمد مالیاتی سهم 40درصدی از درآمد کلی کشور دارد که این نسبت در عین حالِ اینکه به نسبت کشورهای پیشرفته نسبتاً کم است اما به‌علت عدم‌وجود بسترهای مناسب جهت جلوگیری از فرارهای مالیاتی بزرگ که باعث ایجاد فشار به اقشار کوچکتر میشود، افزایش مالیات کمی نگران‌کننده است.

در بخش درآمد نفتی نیز گرچه قیمت نفت تقریباً واقع‌بینانه درنظر گرفته شده است اما فروش 1.2 میلیون بشکه نفت در روز درصورت عدم توافق (که محتمل نیست) کمی مشکل به نظر می‌آید. ضمناً وابستگی بودجه به نفت تغییر خاصی نکرده است که این وابستگی در بلندمدت تبعات نامناسبی برای اقتصاد کشور دارد که هنوز هم شاهد آن هستیم.

در بخش هزینه‌ها نیز، هزینه‌ها نسبتاً انقباضی بوده و با کاهش همراه است اما هنوز هم سازمان‌ها و ارگان‌هایی در ساختار بودجه‌ای کشور وجود دارند که به‌اندازه بودجه‌ای که در اختیار دارند، آورده‌ی مالی و غیرمالی برای کشور ندارند و تنها باعث سنگین‌شدن هزینه و غیرچابک بودن ساختار دولتی در کشور میشوند.

رشد اقتصادی در این بودجه برای سال 1401 نیز 8% هدف‌گذاری شده که در نوع خود جالب بوده و در صورت تحقق میتواند اتفاق خوبی برای اقتصاد کشور تلقی شود.

متا

کمپانی «فیسبوک» به «متا» تغییر نام داد.

همانطور که حتما در خبرها شنیده‌اید، روز گذشته کمپانی مشهور فیسبوک که مالکیت پلتفرم‌ها و اپلیکیشن‌های بزرگ شبکه اجتماعی دنیا نظیر فیسبوک، اینستاگرام و واتساپ را در اختیار دارد، خبر از تغییرات گسترده خود داد که اولین قدم این تغییرات، تغییرنام این شرکت بزرگ از فیسبوک به متا است. او هدف خود را از این تغییر، ورود کمپانی فیسبوک به دنیای متاورس اعلام کرده است. (گرچه عده‌ای اعتقاد دارند که زاکربرگ با این تغییر نام قصد دارد تا برندِ شاید خدشه‌دار شده‌ی فیسبوک (به‌دلیل مشکلات مربوط به عدم رعایت حریم خصوصی و…) را به نوعی بازسازی کند.)

همانطور که در ویدیوی منتشر شده توسط فیسبوک مشاهده میشود، دنیای متاورس، دنیایی فراواقعی است که در آن با استفاده از تکنولوژی‌های هوش مصنوعی (AI)، واقعیت مجازی (VR)، واقعیت افزوده (AR) و بلاکچین، دنیایی به مراتب بزرگتر و بدون محدودیت‌تر خلق میشود. دنیایی مجازی که در آن شاید خانه‌ها گرانتر از خانه‌های واقعی باشد و زندگی در آن بیشتر از زندگی در دنیای واقعی صورت بگیرد. (برای درک بهتر از متاورس پیشنهاد میشود سریال آپلود (ساخته آمازون) و یا فیلم مرد آزاد (FreeGuy) را مشاهده کنید.)

فیسبوک با تغییر نام خود به متا، قصد دارد تا پیشرو در زمینه متاورس باشد. مارک زاکربرگ بنیان‌گذار فیسبوک معتقد است که آینده‌ی اینترنت و جهان، متاورس بوده و قصد دارد تا با این تغییرات، خود حاکم آن شود. شاید بتوان این تلاش را نوعی رقابت او با ایلان ماسکی دانست که آینده دنیا را سفر و زندگی در مریخ یا ماه میداند و قصد دارد تا با SpaceX حاکم آن باشد. رقابت بین فراواقعیت و فرازمین

اما نکته مهم آن است که، چه دنیای آینده روی زمین (Earth) اتفاق بیوفتد و چه روی متاورس و حتی چه روی ماه و مریخ، به نظر میرسد ارزهای دیجیتال راهکار اصلی امور مالی و پرداخت‌ها باشد. این موضوع آنجایی شهود بیشتری پیدا میکند که بدانیم ایلان ماسک برنامه‌‌های سفر یا حتی زندگی بر روی مریخ را با استفاده از دوج‌کوین اعلام کرده و فیسبوک نیز برای تکمیل پازل دنیای متاورس خود، سالهاست در حال ساخت و توسعه و حل چالش‌های قانونی ارز دیجیتال خود (که ابتدائاً لیبرا نام داشت) است.

به هرحال آنچه میتوان گفت این است که دنیای ۵۰سال آینده هیچ شباهتی به دنیای امروز نخواهد داشت، همانطور که دنیای امروز نیز هیچ شباهتی به دنیای ۵۰ سال پیش ندارد‌. و آنچه به‌نظر میرسد آن است که دنیای ۵۰سال آینده هرچه که باشد، ارزهای دیجیتال بخشی بدیهی و پراستفاده در آن خواهد بود.

xiaomi_brand

شیائومی؛ صدر نشین بازار موبایل در آینده‌ای نزدیک؟!

در بازارهای تجارت جهانی، یکی از نکات بسیار مهم، مساله صدر نشینی برند ها و شرکت‌های تولید کننده است. از جمله این بازارها میت‌وان به بازار جهانی موبایل اشاره کرد. همان‌طور که می‌دانید تا سال 2013 شرکت سازنده اپل، عنوان بزرگ‌ترین شرکت تولید کننده گوشی هوشمند در سراسر نقاط جهان را به خود اختصاص داده بود و با کسب همین عنوان نیز توانسته بود بازارهای جهانی موبایل را به تصرف و سلطه خود درآورد و صدر نشین در بازار موبایل شد. در اواسط سال 2013 تحولات جدیدی در این بازار، صورت گرفت.

در این بازه زمانی، شرکت تولید کننده موبایل سامسونگ توانست جایگاه برتری و رتبه اول اپل را تصاحب نماید و به عنوان بزرگ‌ترین شرکت تولید کننده موبایل هوشمند در جهان شناخته شود. شرکت سازنده موبایل سامسونگ، توانست در مدت زمان 8 سال بدون هیچ‌گونه رقیبی جایگاه برتر خود را در این میدان رقابت، حفظ کند. اما نکته قابل ذکر این است که از وقوع تحولات تازه در سطح جهان به ویژه تغییرات جدید در بازار موبایل، نباید غافل شد.

تغییرات بازار موبایل در 8 سال اخیر

همان‌طور که می‌دانید در طی 8 سال گذشته، سلطه شرکت تولید کننده موبایل سامسونگ بر این بازار در سراسر نقاط جهان اتفاق افتاد. بنابراین تقریبا تمامی رویدادها در بازار موبایل به مساله صدرنشینی این برند اختصاص یافته بود. به اندازه‌ای که خبر صدر نشینی این برند و پیروری بر رقبا به خبری بسیار تکراری تبدیل شده بود. بنابراین در هر موقعیتی از زمان که آمار و یا فهرستی تازه از میزان فروش این برند و عرضه محصولات آن در سراسر جهان انتشار پیدا می‌کرد کم‌تر کسی بود که به این موضوع فکر کند که رتبه اول در حال حاضر به چه شرکت تولید کننده و یا برندی، تعلق دارد.

Dominance of Samsung Mobile Manufacturer
سلطه شرکت تولید کننده موبایل سامسونگ

بسیاری از افراد در این زمان بیش از هر چیز به صدرنشین پیشین بازار موبایل، یعنی شرکت اپل، فکر می‌کردند؛ که در حال حاضر جایگاه برتری آن، توسط شرکت سامسونگ تصاحب شده بود. در حقیقت افراد فعال در بازار موبایل در این موقعیت بیش از هر چیزی به دنبال یافتن پاسخ این پرسش بودند که شرکت تولید کننده اپل، در کجای فهرست عرضه و فروش موبایل در سراسر جهان قرار گرفته است و یا به این نکته توجه نشان می‌دادند که رتبه دوم که هم اکنون در اختیار شرکت سازنده اپل است، در آینده نه چندان دور، میان این شرکت و کدام یک از شرکت‌های سازنده دیگر، دست به دست خواهد شد.

چراکه این دسته از افراد به این باور و اطمینان رسیده بودند که رتبه اول و برتری بازار موبایل در سرتا سر نقاط جهان، فعلا و کماکان در اختیار و تحت سلطه شرکت تولید کننده سامسونگ است. بنابراین حتی این احتمال را نیز نمی‌دادند که برند و شرکتی تازه نفس از راه برسد و بتواند به رتبه اولی بازار موبایل در جهان دست پیدا کند.

تلاش هوآوی برای کسب جایگاه صدر نشینی در بازار موبایل

لازم به ذکر است که طی سالیان اخیر در زمینه کسب رتبه دوم فروش و عرضه انواع گوشی‌های هوشمند به وسیله برندها و شرکت‌های مختلف سازنده، رقابت‌هایی انجام شد و رویدادهایی تازه در سراسر جهان به وقوع پیوست. از جمله رویدادهای جهانی در این عرصه، می‌توان به رخدادهایی اشاره کرد که چندی پیش از تحریم‌های آمریکا بر کشور ایران در سطح جهان اتفاق افتاد.

همان‌طور که می‌دانید پیش از وقوع این جریانات و مشکلات ایجاد شده پس از تحریم، شرکت تولید کننده موبایل هوآوی، چندین بار پیاپی توانست خود را به جایگاه شرکت اپل، در زمینه عرضه و فروش انواع گوشی‌های موبایل، نزدیک کند و به رتبه دومی این بازار ارتقا یابد. به ویژه این رویداد در سال‌های 2018 تا سال 2020 چند بار به صورت پیوسته تکرار شد. اما با این وجود و بنا به دلیل تحریم، شرکت تولید کننده موبایل هوآوی، نتوانست جایگاه دومی خود را حفظ کند.

Huawei
Huawei

شیائومی؛ صدر نشین بازار موبایل در آینده‌ای نزدیک؟!

در این میان نکته قابل توجهی که وجود دارد و نباید نادیده گرفته شود این است که آمارها و فهرست‌های تازه انتشار یافته در زمینه فروش و عرضه انواع محصولات و گوشی‌های همراه در سراسر جهان، نشان می‌دهد که یک شرکت تازه، پا یه عرصه رقابت در این بازار گذاشته است و اقبال عمومی قابل توجهی نیز نسبت به آن وجود دارد. این آمار به ویژه در سه ماهه دوم سال 2021 وقوع ریدادی تازه را در بازار موبایل جهان نشان می‌دهد.

این برند تازه وارد، شرکت تولید کننده موبایل هوشمند شیائومی است. از نظر بسیاری از افراد با وجود این آمار و اعداد و ارقام جدید، این احتمال وجود دارد که پیدایش این رقیب تازه نفس، ممکن است به زیان سلطه هشت ساله سامسونگ بر بازارهای موبایل باشد و به زودی برند تازه، بتواند به این سلطه پایان دهد و خود، نقطه آغاز سلطه‌ای نوین بر بازارهای موبایل جهانی به شمار رود. از نظر بسیاری از افراد ویژگی‌های موبایل‌های ساخته شده توسط این شرکت تولید کننده، در ایجاد این سلطه بی تاثیر نخواهد بود.

بخوانید: جک دورسی : آیا اتریوم می‌ تواند غول‌ های حوزه فناوری را تغییر دهد؟

jack dorsey

جک دورسی : آیا اتریوم می‌ تواند غول‌ های حوزه فناوری را تغییر دهد؟

همان‌طور که می‌دانید جک دورسی، عنوان مدیر عامل شبکه اجتماعی توییتر است. وی یکی از بزرگ‌ترین و سر سخت‌ترین طرفداران شبکه و رمز ارز بیت کوین در جهان به شمار می‌رود. در روزهای اخیر، اظهارات و نظرات جالب توجه او و حمایت بی قید و شرط وی از بیت کوین، یکی از رویدادهای اصلی در بازار ارزهای دیجیتال به شمار می‌رود. لازم است بدانید که از نظر جک دورسی، شبکه اتریوم به تنهایی برای ایجاد تغییر و تحول در زمینه غول‌ های حوزه فناوری ، کافی نیست. وی در حالی این نظر را مطرح می‌کند که اتریوم به عنوان دومین رمز ارز شناخته شده در بازار ارزهای دیجیتال به شمار می‌رود.

از نظر جک دورسی، دلیل اصلی اینکه اتریوم نمی‌تواند غول‌ های حاضر در فناوری را تغییر دهد این عامل است که اتریوم، به میزان کافی، در مسیر پیشرفت واقع نشده است و به این سمت حرکت نمی‌کند.

وی بر این باور است که در شرایط امروز، چیزی که به شدت به آن نیاز داریم وقوع تغییر و تحولات اساسی در وضعیت غول‌ های بزرگی است که در زمینه فناوری فعالیت می‌کنند. اما تغییر دادن این غول‌ ها و و ضعیت‌شان، کاری است که از عهده شبکه اتریوم بر نمی‌آید.

لازم به ذکر است که غول‌های موجود در حوزه فناوری به طور کلی، به شرکت‌های بسیار بزرگی گفته می‌شود که در حال حاضر در این عرصه، مشغول به فعالیتند. از جمله این غول‌ های بزرگ می‌توان به شبکه‌هایی از قبیل گوگل، اپل، فیسبوک، آمازون و مایکروسافت اشاره کرد.

Ethereum-blockchain
Ethereum blockchain

استفاده از NFT ها بیش از توییتر به نفع اتریوم خواهد بود

جک دورسی، زمانی اظهار نظر خود را در زمینه اتریوم بیان نمود که در مورد مزیت‌های یکپارچه سازی توکن‌های غیر قابل معاوضه و یا NFT ها، با یکی از کاربران خود در توییتر، مذاکره آنلاین برگزار کرده بود. کاربر جک دورسی در توییتر، بر این باور بود که استفاده از توکن‌های غیر قابل معاوضه، بیش از توییتر به نفع اتریوم خواهد بود. دورسی نیز نظر وی را تایید کرد.

آیا جک دورسی با دیگر ارزها دشمنی دارد؟

هر چند از نظر جک دورسی، تمرکز داشتن بر روی یک نوع از ارزهای دیجیتالی، به این معنا نیست که با دیگر رمز ارزهای مجازی، نوعی دشمنی وجود داشته باشد. با این حال جک دورسی بر این باور است که شبکه و رمز ارز بیت کوین با دیگر رمز ارزهای دیجیتالی که تا کنون وارد بازار ارزها شده‌اند دارای چندین تفاوت اساسی است.

از جمله این تفاوت‌ها می‌توان به اصول بنیادی اشاره کرد که این شبکه، بر اساس آن ایجاد شده است. از طرف دیگر از نظر دورسی، بیت کوین از نظر امنیت و ویژگی‌های امنیتی نیز با دیگر ارزهای دیجیتال تفاوت‌های اساسی دارد. از دیگر ویژگی‌های مورد نظر دورسی، در زمینه بیت کوین می‌توان به تمرکز گرایی آن اشاره کرد.

دلیل اصلی حمایت جک دورسی از بیت کوین

از طرف دیگر دورسی بر این باور است که دلیل اصلی حمایتش از بیت کوین به دلیل جلب توجه نیست و یا قصد ندارد فضای توییتر را متشنج کند. در حقیقت، وی دلیل اصلی طرفداری بی قید و شرط خویش از بیت کوین را در حل مشکلات پول عنوان می‌کند.

دلیل اصلی حمایت جک دورسی از بیت کوین
دلیل اصلی حمایت جک دورسی از بیت کوین

رد اتهام بدگویی در مورد شبکه اتریوم

از دیگر فعالیت‌های دورسی در شبکه اجتماعی توییتر در مورد اتریوم، می‌توان به رد اتهام بدگویی از این شبکه توسط وی اشاره کرد. دورسی پس از اینکه در چندین توییت، سعی کرد این اتهام را رد کند به این مورد اشاره کرد که هدف نهایی شبکه‌های مختلف ارزهای دیجیتال، تمرکز زدایی است. از نظر وی این شبکه‌ها یک هدف اساسی دارند و آن حل مشکلات پول است. در حقیقت جک دورسی بر این باور است که که این روش (تمرکز زدایی) تنها یکی از روش‌های مورد نیاز برای حل مشکلات پول به شمار می‌رود.

حمایت دورسی از لایتنینگ

دورسی در پست دیگری در توییتر به این موضوع اشاره کرد که با اصول اساسی و اولیه توکن‌های غیر قابل معاوضه، مشکلی ندارد و با آن‌ها موافق است. بنابراین دلیل اصلی حمایش از لایتنینگ، به این نوع از توکن‌ها ارتباطی پیدا نمی‌کند. وی بر این باور است که حمایتش از لایتنینگ به دلیل رواج کاربردهای ارزهای دیجیتال در فضا و بستر اینترنت است.

با این حال، وی در زمینه ارزهای دیجیتال در جهان، اظهار نظرهای فراوانی کرده است و در این اظهارات بارها، رمز ارز و شبکه بیت کوین را به عنوان تنها ارز دیجیتال و مجازی شناخته شده در جهان، معرفی کرده است که از سال 2018 به بازار ارزهای دیجیتال وارد شده‌اند.

لازم است بدانید که در حال حاضر، حتی بسیاری از طرفداران سر سخت بیت کوین بر این باورند که در آینده، این احتمال وجود دارد که شبکه اتریوم به این ارز دیجیتالی، غالب و مسلط شود و جایگاه آن را به اشغال خود در بیاورد. این در حالی است که جک دورسی، تا کنون هیچ گونه تمایلی به سرمایه گذاری بر روی اتریوم از خود نشان نداده است و این موضوع باعث شده تا بسیاری از طرفداران وی و علاقمندان به دنیای ارزهای دیجیتال، از او نا‌امید شوند.

بخوانید: بلومبرگ: تیم کوک هشتمین مدیر پردرآمد ایالات متحده است

ezgif.com-gif-maker

بلومبرگ: تیم کوک هشتمین مدیر پردرآمد ایالات متحده است

به نقل از بلومبرگ: “تیم کوک هشتمین مدیر پردرآمد ایالات متحده است”. در این مطلب با تیم کوک، مدیر عامل آن و درآمدهای آن آشنا می شوید.

تیم کوک مدیرعامل کنونی اپل است و در سال ۲۰۱۱ پس از بیماری و مرگ استیو جابز بنیان‌گذار اپل، این شرکت را تصاحب کرد. کوک که در سال ۱۹۹۸ به اپل پیوست، پیش از به عهده گرفتن نقش مدیرعامل، به‌عنوان SVP عملیات و مدیر ارشد عملیاتی اپل فعالیت می‌کرد. تیم کوک به‌عنوان مدیرعامل اصلی عملیات در سراسر جهان نقش فعال و مؤثری داشت، روابط فروشنده را حفظ می‌کرد و زنجیره تأمین این شرکت را زیر نظر داشت و باعث می‌شد تا اپل به سوددهی برسد.

کوک دوست صمیمی و محرم استیو جابز بود و میراث جابز را با ادامه تحریک شرکت به سمت رشد بیشتر زنده نگه‌داشته است.

در دوران فرمانروایی کوک، اپل موضعی قوی در زمینه مسائل اجتماعی، حفاظت از محیط‌زیست، مسئولیت زنجیره تأمین و حقوق حریم خصوصی اتخاذ کرده است.

به گزارش بلومبرگ نیوز، اگرچه درآمد تیم کوک مدیرعامل اپل در سال گذشته بیشتر از سال قبل بود، اما وی در لیست پردرآمدترین مدیران عامل و مدیران اجرایی در ایالات متحده به رتبه هشتم سقوط کرد.

درآمد تیم کوک؛ هشتمین مدیر پردرآمد ایالات متحده

تیم کوک با در آمدی بالغ بر ۲۶۵ میلیون دلار هم اکنون در رده هشتم پردرآمدترین مدیران ایالات متحده است. مدیرعامل شرکت اپل یعنی تیم کوک در حال حاضر و طبق رتبه‌بندی مؤسسه بلومبرگ یکی از ده مدیرت پردرآمد امریکا محسوب می‌شود.

طبق همین آمار تیم کوک در سال گذشته درآمدی در حدود ۲۶۵ میلیون دلار داشته و جالب است بدانید، ۲۵۰ میلیون دلار آن از راه سوددهی سهام و بازار سهام به‌دست‌آمده است.

بخش عمده‌ای از درآمدهای تیم کوک مختص به سهام و سودهای کلانی است که بابت این سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه کسب می‌کند.

درآمدهای حاصل از این سودها مدت‌هاست که درآمد اصلی تیم کوک را تشکیل می‌دهند. وی با حقوقی بالغ بر ۳ میلیون دلار و همچنین پاداشی در حدود ۱۰ میلیون دلار و سنواتی برابر با ۱ میلیون دلار در سال گذشته مقدار قابل‌توجهی به دارایی‌های خود افزوده است.

مدیر عامل تیم کوک؛ یکی از ده مدیر پردرآمد ایالات متحده آمریکا

البته تیم کوک مدیرعامل شرکت اپل در رتبه‌بندی‌های بلومبرگ یکی از ده مدیر پردرآمد ایالات متحده آمریکا شناخته شده است و در مقایسه با سال گذشته با چند پله سقوط در رده هشتم قرار گرفت.

میزان حق‌الزحمه تیم کوک در سال ۲۰۱۹ ،7/133 میلیون دلار بوده و او در جایگاه یک پله بعد از دیگر مدیر پردرآمد ایالات متحده آمریکا یعنی ایلان ماسک قرار گرفته است.

جایگاه اول: ایلان ماسک مدیر تسلا و اسپیس ایکس

ایلان ماسک مدیر تسلا و اسپیس ایکس با در یافت حقوقی برابر 7/6 میلیارد دلار در جایگاه اول این رتبه‌بندی جای گرفت.

elon musk
elon musk

جایگاه دوم: مایک پیکوش مدیر OAK STREEN HEALTH

مایک پیکوش مدیر OAK STREEN HEALTH با در آمدی در حدود ۵۶۸ میلیون دلار در رتبه دوم این رده‌بندی قرار گرفته است.

همچنین مدیران ارشد GOODLRX TECHNOLOGIES  ،OPEN DOOR ، HOLDING  و palantir

Technologies تا رتبه ششم این رده‌بندی‌ها را از آن خودکرده‌اند. در رده هفتم نیز جفری پرایس دومین نماینده اک استریت هلث با در آمدهایی در حدود ۳۶۵ میلیون دلار قرار دارد.

همچنین در رتبه‌بندی‌های بلومبرگ و در بخش رتبه‌بندی‌های مدیران اجرایی و انتخاب پردرآمدترین مدیران اجرایی ایالات متحده، و همچنین رتبه‌بندی پردرآمدترین مدیران اجرایی زن نیز اسامی مدیران شرکت اپل به چشم می‌خورند.

با نگاه‌کردن به این رتبه‌بندی‌ها در رده ۳۴ اختصاص به پردرآمدترین مدیر اجرایی زن دارد. در میان این مدیران اجرایی دیده او برایان یکی از مدیران در بخش خرده‌فروشی شرکت اپل با درآمدی بالغ بر 3/45 میلیون دلار رتبه چهارم مدیران اجرایی و همچنین رتبه 93 را در رده‌بندی کلی مدیران به دست آورد.

کیت آدامز، معاون ارشد شرکت اپل

کیت آدامز، معاون ارشد شرکت اپل که مشاور عمومی این شرکت نیز هست، توانسته رتبه پنجم پردرآمدترین مدیران اجرایی زن و همچنین رتبه ۹۶ در میان تمام مدیران را کسب کرد.

پس از مرگ استیو جابز در آگوست سال ۲۰۱۱ تیم کوک هدایت شرکت اپل را در دست گرفت.

او با کسب موفقیت‌های فراوان و همچنین گذشتن از مشکلات و فراز و نشیب‌های زیادی که در طی این سال‌ها برای شرکت اپل پیش آمد با ایجاد یک ثبات کلی در این شرکت توانست اپل را به‌عنوان باارزش‌ترین شرکت در جهان معرفی کند.

تیم کوک هم اکنون در سن ۶۰ سالگی به سر می‌برد پس از سپری کردن یک دهه خدمت به اپل به دوران بازنشستگی خود نزدیک می‌شود.

همچنین خوب است بدانید بخش زیادی از درآمدهای تیم کوک صرف امور خیریه و کمک به سازمان‌های خیریه می‌شود.

نباید تعجب کرد که تیم کوک، مدیر اجرایی اپل، می‌گوید که احتمالاً تا ۱۰ سال آینده شرکت را ترک می‌کند، زیرا این مرد ۶۰ ساله است.

اما، این سال را مطرح می‌کند که چه کسی در صف جایگزینی است. او – AppleInsider بهترین گزینه‌های فعلی را رتبه‌بندی می‌کند. کوک از زمان تصدی مدیرعامل اپل در سال ۲۰۱۱ ، اپل را در موفق‌ترین دوره خود تا کنون رهبری کرده است.

درحالی‌که سبک او نه‌چندان درخشان است و نه صحبت‌های او به‌عنوان استیو جابز بنیان‌گذار شرکت به‌یادماندنی است، رویکرد کوک به کسب‌وکار و زندگی به‌گونه‌ای بخشی از DNA اپل شده است که از دوران تصدی وی بیشتر می‌شود.